عقیل رحمانی/
یک مجرم حرفهای در زندان مشهد که با اجرای نقشهای زیرکانه، خود را مأمور مخفی معرفی کرد تا خانواده یک محکوم را سرکیسه کند، در حالی دستگیر شد که در مرخصی از زندان به سر میبرد!
قاچاقچی هروئین در تور پلیس فرودگاه
مدتی پیش مأموران پلیس فرودگاه بینالمللی مشهد هنگام بازرسی لوازم همراه یک مسافر زن به یکی از چمدانهای او مشکوک شدند. وقتی چندین بار چمدان مذکور را از دستگاه اسکن عبور دادند وجود نقاطی روی تصاویر خروجی دستگاه موجب شد مسافر پرواز خارجی که بلیت یکی از کشورهای آسیای میانه را در دست داشت را به مقر پلیس منتقل و چمدان او را باز و بادقت بیشتری ماجرا را پیگیری کنند.
پس از این اقدامات، چندین کیلو هروئین که به صورت کاملاً حرفهای در قسمتهایی از چمدان جاساز شده بود کشف و خارج شد. در این میان مأموران زبده پلیس فرودگاه مشهد با بررسی جوانب کار متوجه شدند این اقدام باید توسط افرادی صورت گرفته باشد که تا حدودی به طریقه عملکرد دستگاههای اسکن آشنا باشند، اما این آشنایی هم نتوانسته بود مأموران قانون را گمراه کند.
وقتی ماجرای جاساز محموله هروئین که قرار بود به خارج از کشور منتقل شود، توسط پلیس لو رفت، زن مسافر وعامل انتقال آن ماده مخدر همان جا مورد بازجویی قرار گرفت. وی مدعی شد: از وجود این حجم از هروئین در این چمدان خبر نداشته و تنها قرار بوده آن را تا مقصد برای یکی از آشنایان ببرم.
متهم: قرار بود چمدان را آن طرف تحویل بدهم!
این اظهارات کاملاً مشکوک سبب شد او در وقت کشیک و تحتالحفظ به دادسرای مشهد منتقل شود. در ادامه متهم مقابل میز محمدعلی کمالزاده، قاضی کشیک وقت قرار گرفت.
مقام قضایی تحقیقات اولیه از متهم را آغاز و از او میخواهد واقعیت ماجرا را بیان کند که زن جوان باز هم همان ادعاهای قدیم را تکرار و در ادامه عنوان میکند: در این زمینه دو نفر را میشناسم که یکی از آنها در تهران و دیگری در شمال کشور ساکن هستند؛ آنها همه چیز را با من هماهنگ کردند. حتی برای من بلیت سفر به کشور خارجی گرفتند. قرار بود آنها چمدان را در خارج کشور تحویل بگیرند.
ابتدا قاضی کشیک وقت، نیابتی برای دستگیری دیگر افراد دخیل در ماجرا که در تهران و یکی از شهرهای شمالی کشور حضور داشتند، صادر و در اختیار مأموران قرار داد و پس از آن برای طی شدن دیگر مراحل قضایی، پرونده متهم به زندان مشهد منتقل شد.
خانواده متهم در دام یک مأمور امنیتی قلابی
چند ده روز از ماجرا نگذشته بود که پرونده یک کلاهبرداری در زندان مشهد به شعبه ۲۱۷ بازپرسی دادسرای ناحیه ۲ مشهد ارجاع شد. در ادامه قاضی کمالزاده ماجرا را به صورت ویژهای مورد بررسی و تحقیق قرار داد و مشخص شد، شاکی مادرِ متهمِ همان پروندهای است که در فرودگاه حین انتقال چندین کیلوگرم هروئین دستگیر شده بود.
این وجه اشتراک کمی مشکوک بود، برای همین مقام قضایی دیگر مستندات ارائه شده را هم مورد بازخوانی قرار داد و در پی آن معلوم شد همه چیز در یکی از ملاقتهای خانواده متهم بازداشت شده و در سالن ملاقات رخ داده بود. مادر متهم در یکی از روزها که برای دیدن دخترش از تهران به مشهد آمده با فردی آشنا میشود که خود را مأمور مخفی یک نهاد امنیتی معرفی میکند. فردی که خود را مأمور معرفی میکند در ادامه این ملاقات و پس از آنکه در جریان ماجرای بازداشت متهم قرار میگیرد، مدعی میشود او برای نفوذ به یک باند فوق حرفهای در زندان حضور دارد، همچنین باتوجه به آشنایی که با قاضی پرونده دارد میتواند مشکل دختر او را حل کند.
در ادامه هم شماره تماسش را به مادر متهم میدهد و به او میگوید: در صورتی که تمایل داشتید دخترتان آزاد شود، با من تماس بگیرید. به این ترتیب در تماسهای بعدی، مأمور امنیتی قلابی به آنها اعلام میکند آزادی متهم ۶۰ میلیون تومان خرج دارد و او هم باید این هزینه را به مسئولان مربوط پرداخت کند. فرد کلاهبردار که یک مجرم حرفهای بود از آنها خواسته معادل مبلغ را به صورت سکه طلا به محل قرار بیاورند. چند روز بعد هم ۱۱ سکه طلا را به بهانه آزادی از خانواده متهم گرفته و پس از آن دیگر ناپدید میشود.
رودست مقام قضایی به متهم
وقتی خانواده متهم که برای آزادی دخترشان بیراهه را انتخاب کرده بودند، پی به نقشه و بازی شیادانه میبرند با مراجعه به حفاظت و اطلاعات دادگستری استان موضوع را مطرح و از آنها کمک میخواهند. بررسیهای دقیق کارشناسان آغاز و در پی آن مشخص میشود که مأمور امنیتی موصوف، خود یک کلاهبردار حرفهای است که در حال تحمل حبس است؛ تمامی اقدامات را هم در زمانی رقم میزند که مرخصی چند روز شامل حال او شده بود.
در ادامه متهم با دستور مقام قضایی رأساً جلب شد و پس از انتقال به دادسرا برای این عنوان اتهامی هم مورد بازجویی قرار گرفت. متهم که یکی از مجرمان سابقهدار است در ابتدا همه چیز را منکر شده و با این کار بنا داشت با طراحی نقشهای دیگر، مسیر بازپرسی را منحرف کند، اما وقتی مقام قضایی اسنادی را به مأمور قلابی نشان داد که مشخص میکرد او برای فروش سکههای طلا به شهر قوچان رفته، هیچ راهی برای کتمان حقیقت باقی نماند. از همین رو دیگر مراحل تکمیلی این پرونده قضایی هم در دستور کار قرار گرفت.
نظر شما